آخرین مطالب وبلاگ
ظهور فرج در اوج نااميدي
ظهور فرج در اوج نااميدي
مطالبی که در برخي روايات مهدوي وجود دارد به شرح زیر ارائه می شود (1) که «يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَة؛ خداوند متعال کار او [ امام مهدي عج را در يک شب اصلاح ميکند». بر اين اساس شايد اين شبهه ايجاد شود که اين عبارت با زمينه سازي مردم براي ظهور حضرت مهدي عج و سير منطقي تاريخ براي رسيدن به نقطه ظهور در تضاد است. به عبارت ديگر شايد به نظر برسد که ظهور پديده اي صرفا معجزه وار است بي آن که وابسته به حرکت هاي مردمي پيش از خود باشد. در اين نوشتار در پي آنيم که نسبت اين روايت را با رواياتي که درباره برنامه هاي حضرت مهدي عج پيش و پس از ظهور است بررسي کنيم.
براي روشنتر شدن بحث، يکي از رواياتي که به نوعي اين عبارت را تبيين کرده است مطرح ميکنيم، از امام صادق عليهالسّلام روايت شده است كه به بعضى اصحابشان فرمودند:
«كُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَى مِنْكَ لِمَا تَرْجُو فَإِنَّ مُوسَىبْنَ عِمْرَانَ ع خَرَجَ لِيَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ إِلَيْهِمْ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِيٌّ فَأَصْلَحَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَ عَبْدِهِ وَ نَبِيِّهِ مُوسَى ع فِي لَيْلَةٍ وَ هَكَذَا يَفْعَلُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالْقَائِمِ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنَ الْأَئِمَّةِ ع يَصْلُحُ لَهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ كَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ نَبِيِّهِ مُوسَى ع وَ يُخْرِجُهُ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ الْغَيْبَةِ إِلَى نُورِ الْفَرَجِ وَ الظُّهُور؛
بدانچه نااميدى، اميدوارتر از آنچه اميد دارى باش، زيرا موسى بن عمران ع رفت تا براى خانواده خود شعلهاى آتش بياورد، امّا به نزد ايشان آمد در حالى كه رسول و پيامبر بود و خداى تعالى كار بنده و پيامبرش موسى ع را در يك شب اصلاح فرمود و با امام قائم دوازدهمين ائمّه عليهم السّلام نيز چنين كند، در يك شب كارش را اصلاح فرمايد همچنان كه كار پيامبرش موسى عليهالسّلام را در شبى اصلاح فرمود و او را از حيرت و غيبت به روشنائى فرج و ظهور در آورد.» (2)
ناشناسي که يک شبه فرمانده مي شود
از اين توضيحات ميتوان دريافت که ظهور در نااميدي فراميرسد.(3) يعني در حالي که مردم در اوج سختيها از هر گشايشي نااميد شده باشند، خداوند به اذن و اراده خويش فرمان ظهور را صادر ميکند و منجي آسمانياش را براي رهايي مردم آشکار ميکند. به عبارت ديگر بر اساس اين روايت، اصلاح کار حضرت مهدي(عليه السلام) در يک شب، ناظر به تعلق گرفتن اذن و اراده الهي به اين امر است که به ناگهان و در اوج نااميدي و حيرت فرا ميرسد، بنابراين فاصله ميان حيرت و سرگرداني دوران غيبت، و ظهور و روشنايي فرج، يک شب است. شبي که اذن الهي به امر ظهور تعلق گيرد و اين ديدگاه تضادي با اين اصل قرآني ندارد که تحقق پديدههاي اجتماعي را وابسته به روابط علي و معلولي و سنني ميداند که نظامات عالم را اداره ميکند.
نخستين و مهمترين گام براي رسيدن به اين پيروزي، گردآمدن ياران خاص او و بيعت آنان است. در اين صورت «اجتماع اصحاب امام»، همان چيز اساسي و مهمي است که در اين حديث به آن اشاره شده؛ با اين ويژگي که نخستين مرحله اوج گيري تدريجي پيروزي امام (عليه السلام) و گرد آمدن ده هزار نفر، در طي چند روز محدود پيش از خروج از مکه صورت مي گيرد
همچنين عبارت مورد نظر منافاتي با روايات متعددي ندارد که از گروههاي مردمي و انقلابيوني سخن ميگويد که پيش از ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)، با قيامهاي حقطلبانه خود براي آن زمينهسازي ميکنند.
در اين زمينه يکي از صاحب نظران (4) مي گويند:
مراد از اصلاح کار او، ياري او و يا زمينه چيني مقدمات مستقيم براي پيروزي آن بزرگوار است. امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه) که تا پيش از ظهور در غيبت به سر برده و ناشناس مي باشد و نيرو و تجهيزاتي نيز ندارد؛ يک شبه فرمانده پيروزمند گروهي مي شود که به ياري آن ها در سريع ترين زمان و از ساده ترين راه (5) بر همه جهان چيره مي گردد. نخستين و مهمترين گام براي رسيدن به اين پيروزي، گردآمدن ياران خاص او و بيعت آنان است. در اين صورت «اجتماع اصحاب امام»، همان چيز اساسي و مهمي است که در اين حديث به آن اشاره شده؛ با اين ويژگي که نخستين مرحله اوج گيري تدريجي پيروزي امام (عليه السلام) و گرد آمدن ده هزار نفر، در طي چند روز محدود پيش از خروج از مکه صورت مي گيرد.
برنامه هاي الهي پيش و پس از ظهور
به عبارت ديگر آن چه بر اساس متون قرآني و روايي واضح است اين مساله است که انقلاب جهاني حضرت مهدي (عليه السلام) هم پيش از ظهور و هم پس از آن به حرکت نيروهاي مردمي وابسته است و انقلابي است که از طريق عادي به وقوع ميپيوندد (6) و يک پديده اجتماعي منفصل از حرکت منطقي تاريخ نيست . به عبارت ديگر نه فقط پديده ظهور وابسته به برنامه هاي حق طلبانه و مبارزاتي پيش از خود است. بلکه پس از ظهور نيز تحقق کامل هدف از قيام حضرت در جهان برنامه هاي الهي خاص خودش را دارد و اين هر دو برنامه ضمن اين که الهي است و تحت نظارت حضرت مهدي (عليه السلام) صورت مي پذيرد، بر پايه تلاش هاي مردمي استوار است.
بنابراين به نظر ميرسد که اين روايت درباره اصل تعلق اراده الهي به ظهور پس از فراهم شدن مقدمات آن است و يک شبه اصلاح شدن کار آن حضرت، منافاتي با اسباب و وسايل عادي که پيش از ظهور و پس از آن زمينه تحقق و پيروزي آن انقلاب جهاني را فراهم ميکنند ندارد. ضمن اين که برخي روايات (7)، درباره وقوع اين انقلاب از طريق سلسلهمراتب حرکتها و سختکوشيهاي مردمي صراحت دارد.
اصلاح کار حضرت مهدي(عليه السلام) در يک شب، ناظر به تعلق گرفتن اذن و ارده الهي به اين امر است که به ناگهان و در اوج نااميدي و حيرت فرا ميرسد، بنابراين فاصله ميان حيرت و سرگرداني دوران غيبت، و ظهور و روشنايي فرج، يک شب است. شبي که اذن الهي به امر ظهور تعلق گيرد و اين ديدگاه تضادي با اين اصل قرآني ندارد که تحقق پديدههاي اجتماعي را وابسته به روابط علي و معلولي و سنني ميداند که نظامات عالم را اداره ميکند
بنابراين با در نظر گرفتن اصول قرآني و مجموعه روايات مهدوي، رواياتي که دربردارنده عبارت مذکور است در صدد مخالفت با سنن و قوانين الهي و نفي حرکت منطقي تاريخ نيست، بلکه اين گونه روايات مبين اذن و اراده الهي است که در اوج نااميدي و سختي و به طور ناگهاني به ظهور تعلق ميگيرد و در يک شب حيرت و سرگرداني غيبت را به نور و گشايش فرج مبدل ميکند.
به علاوه اين را هم در نظر بگيريم که طبق متون روايي، وقتي زمان روي کارآمدن حکومت حقه و سرنگوني حکومتهاي ظالمانه برسد و به واسطه فراهم شدن مقدمات و زمينههايش اجلش فرا رسد، همه چيز در يک چشم به هم زدن اتفاق ميافتد. امام صادق (عليه السلام) درباره زمان سرنگوني سلطنت غاصبانه عباسيان، در پاسخ يکي از اصحابش ميفرمايد: «أَلَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ مُدَّةً قَالَ بَلَى فَقُلْتُ هَلْ يَنْفَعُكَ عِلْمُكَ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ كَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْن؛ مگر تو نمىدانى هر چه زمانى دارد؟ براي تو سود دارد كه بدانى اين امر هر وقت موعدش بيايد از يك چشم بهم زدن سريعتر باشد.» (8)
وقتي هم که زمان ظهور و سرنگوني حکومتهاي مادي جهان برسد و شرايط و مقدمات آن فراهم شود، فرج به اذن الهي در يک شب صورت ميپذيرد و ياران حضرت مهدي (عليه السلام) در يک شب از سرزمينهاي مختلف گرد ايشان جمع ميشوند.
پي نوشت:
1) ر.ک: مجلسي،بحارالانوار، ج51، ص 86 و ص 132و 133.
2) صدوق، کمال الدين ج1، ص 151 و152.
3) درباره فرارسيدن ظهور پس از نااميدي همچنين ر.ک: مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص111، ح20.
4) شهيد سيد محمد صدر، تاريخ ما بعد الظهور، ترجمه حسن سجادي پور، انتشارات موعود، ص 262
5) منظور از اين عبارت اين نيست که قيام حضرت به سادگي صورت گيرد چنان چه رواياتي درباره سختي کار آمده است بلکه مي گويد که حضرت بهترين و سريع ترين روش را بر مي گزيند و زودتر از هر رهبر ديگري نتيجه مي گيرد.
6) به هر حال معجزه هم در جاي خود اتفاق مي افتد و در صدد نفي آن به خصوص به عنوان يکي از امدادهاي الهي نيستي
7) از جمله روايتي که: موسى بن بكر واسطى از بشير نبّال روايت كرده كه گفت: هنگامى كه به مدينه رسيدم به امام باقر عليه السّلام عرض كردم: آنان مىگويند كه مهدى اگر قيام كند كارها به خودى خود براى او برقرار مىشود و به اندازه حجامتى خون نمىريزد، پس فرمود: هرگز چنين نيست، سوگند به آنكه جانم به دست اوست اگر كارها به خودى خود براى كسى برقرار و رو به راه مىشد مسلّما براى رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله آنگاه كه دندانهاى پيشين آن حضرت شكست و صورتش را زخم رسيد درست مىشد، نه هرگز، سوگند به آنكه جان من به دست اوست (چنين نخواهد شد) تا آن كه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك كنيم، سپس آن حضرت پيشانى خود را- به نشانه آن حالت- پاك كرد.
8) کليني، کافي، ج8، ص37
زهره رجب زاده
کارشناس ارشد علوم حديث
بخش مهدويت تبيان
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مبشرات ظهور ، ،
برچسبها: